کد مطلب:4920 دوشنبه 1 ارديبهشت 1393 آمار بازدید:996

راه و بي راه 8
شبكه ولايت - راه و بي راه

01:56:10

دانلود   13.29 مگابایت
به نام خداوند بخشنده ي مهربان برنامه راه و بيراه
تاريخ : 1393/02/01
مجري : بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بينندگان عزيز و ارجمند شبكه جهاني ولايت . خوشحاليم از اين كه باز هم در خدمت شما هستيم . اميدوارم تا پايان اين برنامه از سلسله برنامه هاي راه و بيراه ، سالم و سرحال باشيد و تا ساعت 23 كه به طور زنده در خدمت شما هستيم ، از اين برنامه استفاده كنيد و ما هم از فرمايشات استاد گرامي ، طبق هفته هاي گذشته استفاده كنيم .
بنده به نمايندگي از شما خدمت استاد عزيز و ارجمند ، استاد يزداني سلام و عرض ادب و احترام دارم .
سلام عليكم و رحمت الله
استاد يزداني : سلام عليكم و رحمت الله
اعوذ بالله من الشيطان اللعين الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله الذي اظهر الوجود ومنه بدأ كل حمد وإليه يعود و الصلاة والسلام علي شاهد و مشهود لكل موجود محمد المحمود و علي آله آل الودود خلفاء الله علي عالم الغيب و الشهود سيما الحجة بن الحسن المهدي المنتظر الموعود .
من هم سلام و عرض ادب دارم خدمت جنابعالي و تمامي بينندگان عزيز شبكه جهاني ولايت . ايام گذشته ، ايام ولادت باسعادت صديقه طاهره (س) را خدمت همه بينندگان عزيز تبريك و تهنيت عرض مي كنم .
اميدوارم خداوند ما را در قيامت با آن حضرت محشور گرداند .
مجري : متشكرم از شما استاد گرامي ، بنده هم ولادت با سعادت حضرت صديقه طاهره فاطمه زهرا (س) را خدمت حضرت بقيه الله الاعظم روحي و اروحنا العالمين لتراب مقدمه الفداء و هم چنين شما بينندگان عزيز و ارجمند تبريك عرض مي كنم .
اما امشب طبق روال گذشته كه وهابيت و عقائد و افكار آن ها را از اهل سنت جدا مي كرد و شما را با آن فرقه انحرافي آشنا مي كرد .
در ادامه مباحثي كه داشتيم امشب اثبات خواهايم كه آل سعود همان آل يهود است و وهابيت همان شاخ شيطاني است كه پيامبر (ص) در احاديث خود فرموده اند و پيش بيني كرده بودند و علماي اهل سنت هم بر آن صحه گذاشته بودند .
اما قبل از اين كه وارد اين موضوع شويم ، نكته اي را خدمت شما عرض كنم كه استاد يزداني در جلسات گذشته عبارات مختلفي را بيان فرموده بودند مبني بر اين كه وهابيت اهل سنت را كافر مي دانند و صراحتا اشاعره ، شافعي ها و حنبلي ها را به بهانه هاي مختلف تكفير مي كنند كه درجلسات گذشته بحث شد و اگر عزيزانمان اين برنامه ها را نديدند ، مي توانند به آرشيو شبكه جهاني ولايت مراجعه كنند و آن ها را ببينند .
استاد يزداني يكي از بينندگان عزيز شبكه ولايت با يكي از شبكه هاي وهابي تماس گرفت و عبارت مجموعه فتاواي ابن تيميه را خواند مبني بر اين كه هر كس بگويد من از لحاظ فقهي شافعي و از لحاظ كلامي معتزلي و يا اشعري هستم ، از اضداد و بلكه از ارتداد و كفر است .
اگر شما اجازه بدهيد ما كليپ آن را ببينيم و بعد از آن ادامه بحث را پي مي گيريم .
كليپ اول : دست و پا زدن كارشناس وهابي براي پاسخ به تكفير اهل سنت توسط وهابيت
بيننده : با تشكر از برنامه مختصر صحيح بخاري شما . از باب اين كه ترجمه مختصر صحيح بخاري را انجام داديد و تبحري در كار ترجمه داريد ، من يك جمله عربي را مي خوانم و شما آن را ترجمه كنيد .
فمن قال أنا شافعي الشرع و أشعري الإعتقاد ، قلنا له هذا من الأضداد لا بل من الإرتداد
مجموعه فتاواي ابن تيميه ، جلد 4 ، صفحه 106
ترشابي :
از كجا مي خوانيد .
بيننده :
بنده آدرس دادم . شما كه در كار ترجمه تبحر داريد ، اين جمله را براي من ترجمه كنيد .
ترشابي :
حالا چرا به اين تبحر ترجمه ما پيله كرديد ؟
بيننده :
من از شما تعريف مي كنم . شما مختصر صحيح بخاري را ترجمه كرديد .
ترشابي :
اجازه دهيد كه من مجموعه فتاوا را براي شما باز كنم تا بتوانم آن را ترجمه درستي كنم و اين اعتماد شما خدشه دار نشود .
بيننده :
اين عبارت لغات زياد سختي ندارد .
ترشابي :
نه شايد اين عبارت ماقبل و مابعد داشته باشد و بنده نتوانم ترجمه درستي از آن به شما ارائه دهم . حالا منظور شما از اين چيست ؟
بيننده :
يك ترجمه ساده كنيد و هم چنين در كتاب الدين الخالص ، جلد 1 ، صفحه 140 ، نوشته محمد صديق قنوجي بخاري در باب
التقليد المذاهب من الشرك .
اين مطلب را هم اگر بياوريد از شما ممنون مي شوم .
ترشابي :
ما چون در پايان وقت هستيم ، شايد قسمت دوم را نتوانم بياورم . اما اين جمله را اگر توانستم بعد از پاسخ به بقيه بينندگان ، ترجمه مي كنم .
بقيه بينندگان را پاسخ گفتيم و فقط آقاي محمد رضا باقي مانده . اين عبارت كه بيننده فرمودند اين است كه هركس اين را بگويد مشكل دارد ، البته اين مطلب ظاهرا نقل قول است و چون وقت به من اجازه نمي دهد كه ببينم اين نقل قول از كيست ، براي جلسه آينده مي گذاريم و در آن جلسه پاسخ مي دهيم . وقت زيادي نداريم .
ايشان مذاهب را نقل مي كنند ، در عين حال براي اين كه بدانيم كه اين نقل قول شما تا چه اندازه درست است و البته هدفتان را شما از مطرح كردن اين مطلب بيان نكرديد . اين موضوع را در هفته آينده بيان مي كنيم .
مجري : ديديد كه اين مجري وهابي با اين كه 6 دقيقه وقت داشت ؛ ولي اين قدر طفره رفت تا اين يك خط عبارت را ترجمه نكند و در آخر هم گفت كه ابن تيميه اين عبارت را نقل قول كرده و من نمي دانم از چه كسي نقل قول كرده است .
لطف كنيد و در اين خصوص توضيح بفرماييد .
استاد يزداني : من بارها به شما و بينندگان عزيز گفتم كه مطالبي كه ما در برنامه راه و بيراه بيان مي كنيم ، هيچ شك و شبهه اي در آن نيست و وهابي ها هيچ جوابي براي آن ندارند و تا امروز هم يك وهابي هم جرأت نكرده كه به برنامه ما زنگ بزند .
اين هشتمين جلسه از سري برنامه هاي راه و بيراه است و هيچ وهابي جرأت زنگ زدن به برنامه را نداشته تا پاسخ گوي اين مطالب باشد و از آن دفاع كند و مطمئن هستم تا پنجاهمين برنامه هم زنگ نمي زنند .
مطلبي كه بيننده خواند را چند بار قول داد كه آن را نشان دهد ، هم زماني كه صحبت مي كرد و هم بعد از صحبتش. ولي نشان نداد و فقط عربي آن را تند تند تا آخرش خواند و جرأت ترجمه آن را هم نداشت .
چون حرف ابن تيميه در حقيقت تكفير تمام اهل سنت است . يعني همه اهل سنت بلا استثناء مرتد هستند . همه مالكي ها ، همه حنبلي ها ، همه شافعي ها ، همه وهمه كافرند . من بارها نشان دادم ، الان هم نشان مي دهم .
كتاب مجموعه الفتاوي ، نويسنده شيخ الاسلام تقي الدين احمد بن تيميه الحراني ، متوفي 728 هـ ، جلد 4 ، صفحه 106 : ترشابي گفت كه نقل قول بوده . بله در ابتدا نقل قول بود ولي بعد مي گويد :
فنقول : إن في النقل عن هؤلاء إلزاما للحجة .... تا اين كه
فمن قال : أنا شافعي الشرع و أشعري الإعتقاد . قلنا له هذا من الضداد لا بل من الإرتداد
هر كس بگويد كه از نظر شرع شافعي هستم و از نظر اعتقاد اشعري . من ( ابن تيميه ) مي گويد كه اين جمع اضداد است بلكه كسي كه اين را بگويد مرتد است .
ولي آقاي ترشابي جرأت نشان دادن آن را نداشت حتي جرأت ترجمه كردن آن را هم نداشت . بيننده هم طعنه اي به او زد كه شما مختصر صحيح بخاري را ترجمه كرده ايد ، نمي توانيد اين عبارت كوتاه را ترجمه كنيد .
عبارت دومي كه بيننده آن را گفت هم خيلي جالب است . كتاب الدين الخالص ، نويسنده السيد محمد صديق حسن القنوجي البخاري از وهابي ها ي معاصر ، متوفي سال 1253 هـ ، الجزء الاول ، چاپ دار الكتاب العلميه بيروت ، صفحه 140 :
عنوان مطلب اين است : التقليد المذاهب من الشرك ( هركس از مذهبي تقليد كند او مشرك است .) دليل مي آورد كه همه اهل سنت مشرك است . فقط چه كسي مي ماند ؟ وهابي ها كه به قول احمد الطيب وهابي ها صفر درصد هستند .
مجري : ما به آقاي ترشابي فرصت مي دهيم كه اگر خواستند با برنامه تماس بگيرند و اتاق فرمان تماس ايشان را وصل كند . اگر مي تواند ترجمه كند و اگر دليلي بر اين مطلب دارد ، قطعا ما شنونده دلائل ايشان هستيم .
اما امشب موضوع بحث ما آل سعود است كه از آل يهود مي باشد و همان شاخ شيطان .
استاد يزداني : ما قبلا هم به بينندگان عزيز قول داده بوديم كه ثابت كنيم آل سعود همان آل يهود است . وهابي هايي كه امروز به وجود آمدند به گفته پيامبر همان شاخ شيطان و خوارج زمان هستند و اين همان نتيجه اي است كه علماي اهل سنت به آن رسيده اند كه پيش بيني پيامبر به وقوع پيوسته كه اين خوارج در قرن دوازدهم به وجود خواهند آمد .
من ابتدا نسب آل سعود را نشان مي دهم كه نسب آن ها به كجا مي رسد .
كتاب تاريخ البلاد العربيه السعوديه ، جزء الاول ، الدوله السعوديه الاولي ، القسم الاول سيره محمد بن عبدالوهاب ودعوته و سيره محمد بن سعود و حروبه ، نويسنده الاستاذ الدكتور منير العجلاني
اين كتاب بسيار معتبر است و خود وهابي ها وقتي مطلبي مي نويسند به اين كتاب استدلال مي كنند . در صفحه 67 كه نسب آل سعود را بيان مي كند .
محمد بن سعود
محمد بن سعود بن محمد بن مقرن بن مرخان بن ابراهيم بن موسي بن ربيعه بن مانع ...
ولكن المؤلفين يجمعون علي أن (مانع ) يتحدر من ربيعة بن نزار بن معد بن عدنان
تمام مؤلفين وهابي اجماع دارند بر اين كه نسل محمد بن سعود در نهايت به ربيعه بن نزار بن معد بن عدنان مي رسد .
ما همين را مي خواهيم ثابت كنيم .
در صفحه بعد
جاء في لسان العرب : عنزة قبيلة من العرب ينسب إليها فيقال العنزي والقبيلة اسمها عنزة و عنزة أبو حي من ربيعة وهو عنزة بن أسد بن ربيعة بن نزار بن معد بن عدنان
بحث ما در باره همين عنزه است كه محمد بن سعود از قبيله عنزه است .
باز در همين صفحه از قائلين به اين كه آل سعود به عنزه بن اسد مي رسد صحبت مي كند .
1 . حمد بن ابراهيم الحقيل مؤلف كتاب ( زهر الآداب في معرفة الأنساب ومفاخر العرب ) الذي يقول ومن ربيعة الهازم وهم عنزة بن أسد بن ربيعة
ومن عنزة بعض العشائرالمحتضرة أهمها الإبطال المجالدون و الأئمة المجاهدون الملوك العظام السادة الكرام :آل سعود
جزء قبيله عنزه بعض از عشائري كه مهمترين آن ها ، مجاهدين آن ها و بزرگان آن ها آل سعود هستند .
در اين جا تصريح مي كند كه آل سعود از قبيله عنزه بن اسد بن ربيعه است و اين مطلب خيلي مهم است و ان شاء الله از اين مطلب استفاده خواهيم كرد كه پيامبر در باره اين قبيله چه چيزي فرموده اند .
أمين سعيد الذي يقول في كتابه تاريخ الدولة السعودية يعد الشيخ مانع المريدي العنيزي المؤسس البيت السعودي و هو في الاصل من شيوخ قبيلة عنزة بن اسد
امين سعيد نويسنده كتاب تاريخ دولت سعودي كه خودش از وهابي ها است .ايشان هم تصريح مي كند شيخ مانع المريدي العنيزي مؤسس خاندان سعود است او از بزرگان قبيله عنزه بن اسد مي باشد .
مؤلف تاريخ الإحساء الذي يقول إن نسب آل سعود يتصل إلي عنزة بن اسد
مؤلف كتاب احساء مي گويد كه نسب آل سعود به عنزه بن اسد مي رسد .
جالب است كه از انگليسي ها هم نقل مي كند كه آن ها هم مي گفتند كه شما از قبيله عنزه هستيد و ما شما را دوست داريم . انگليسي ها در كتاب هاي خود تصريح دارند كه آل سعود از نسل عنزه است . كه در آينده اين مباحث را به طور مفصل توضيح خواهيم داد .
باز در صفحه بعد مطلب جالبي را مي گويد كه چون كسي آدرسي از آن نداده بود مجبور شدم براي پيدا كردن آن 500 صفحه از يك كتاب 900 صفحه اي را بخوانم .
و كثير من أمراء آل سعود إذا سألتهم عن نسبهم القبلي أجابوك أنهم من عنزة
بسياري از بزرگان آل سعود اگر از آن ها سؤال شود كه نسب شما از چه قبيله اي است جواب مي دهند كه از قبيله عنزه هستيم . گاهي آن ها همان سخني را حفظ كرده اند كه مؤسس دولت عربستان سعودي آقاي ملك عبد العزيز مي گفته و ايشان تأكيد مي كرده كه ما از قبيله عنزه هستيم .
بعد از آن سخن ملوك الريحاني را از كتاب ملوك العرب مي گويد :
أما العمارات و الرولا فهما أخذان من أفخاذ عنزة و كانوا يسكنون نجدا
عمارات و رولا دو طائفه از قبيله عنزه هستند كه در نجد زندگي مي كنند و خصوصا در قصيم مي نشينند و بزرگان آن ها بني هذال و بني شعلان هستند
و بنو الشعلان هم أبناء عم آل سعود و من رعاياهم
اين بني شعلان پسر عموهاي آل سعود هستند و از رعيت آن ها مي باشند .
كثيرا ما سمعت السلطان يقول هم رعايا آبائنا و أجدادنا بل هم أبناء عمنا
ما از ملك عبد العزيز مي شنيديم كه اين بني شعلان پسر عمو هاي ما هستند و اين بنوشعلان هم از عنزه مي باشند .
دليل اين كه اصرار دارند كه ما از عنزه هستيم چيست ؟
به خاطر اين كه بسياري از علما اهل سنت تلاش مي كردند كه ثابت كنند كه آل سعود از قبيله بني حنيفه هستند ، قبيله مسيلمه كذاب . كه تلاش مي كردند ثابت كنند كه اين ها از سرزمين مسيلمه كذاب ظهور كردند و از نسل مسيلمه كذاب هستند و مي خواهند اسلام را از بين ببرند .
آل سعود به خاطر رد كردن اين قضيه، ادعا كردند كه ما از آن قبيله نيستيم از قبيله عنزه هستيم ، اصرار دارند كه ما از قبيله عنزه هستيم . از چاه در آمدند و ان شاء الله به چاله مي افتند .
در كتاب ملوك العرب ، نويسنده امين الريحاني ، چاپ دار الجيل بيروت . اين كتاب ، يك كتاب تاريخي بسيار معتبر در تاريخ عربستان سعودي و كشورهاي خليج فارس مي باشد . اين مطلبي را كه الان نشان داديم در اين كتاب است .
در كتاب عنوان المجد في تاريخ النجد ، يكي از كتاب هاي تاريخي كه خود وهابي ها نوشتند و از معتبرترين كتاب هاي آن ها است . نويسنده اين كتاب شيخ عثمان بن عبدالله بن بشر ، عبد الرحمن بن عبداللطيف بن عبد الله آل شيخ كه از نوادگان محمد بن عبد الوهاب است در جلد اول ، صفحه 99 : وفات محمد بن سعود
در پاورقي اين صفحه مي گويد :
فنقول هو محمد بن سعود بن محمد بن مقرن بن مرخان بن ابراهيم بن موسي بن ربيعة بن مانع بن ربيعة بن مريد من رؤساء قبيلة عنزة بن اسد بن ربيعة بن نزار بن معد بن عدنان
با اين مطلب فاتحه آن ها را مي خواند كسي كه از نوادگان محمد بن عبد الوهاب است . مي گويد اين ها از قبيله عنزه بن اسد بن ربيعه از قبيله نزار هستند كه در عدنان به نسل پيامبر متصل مي شود .
باز در كتاب تاريخ نجد ، نويسنده آقاي سيد محمود الشكري الآلوسي پسر اين آلوسي معروف ، تصريح مي كند كه آل سعود از قبيله عنزه هستند . در قسمت شرح حال آقاي بن فيصل تركي :
عبد الله بن فيصل بن التركي بن عبد الله بن سعود بن عبد العزيز بن محمد بن سعود بن مقرن بن مرخان بن ابراهيم بن موسي بن ربيعة بن مانع بن المريدي العنيزي و هو من مشايخ العنيزة
از بزرگان قبيله عنيزه است .
در كتاب تاريخ الملك سعود الوثيقه و الحقيقه ، الجزء الاول كه در اينترنت نبود و در كتاب خانه آن را پيدا كردم و از آن عكس گرفتم . در اين جا كه به بحث ملك سعود مي رسد مي گويد كه اين ها از قبيله عنزه هستند .
پس تا اين جا ثابت شد كه آل سعود به قبيله عنزه بن اسد مي رسد .
قبيله عنزه بن اسد چه قبيله اي است ؟ كتاب المختصر في اخبار البشر معروف به تاريخ أبي الفداء ، از مشهورترين كتاب هاي تاريخي اهل سنت است ، نويسنده عماد الدين بن اسماعيل أبي الفداء ، جلد اول ، چاپ دار المعرفه بيروت ، صفحه 105 :
و اما عنزة بن اسد بن ربيعة المذكور فمنه بنو عنزة وهم أهل خيبر
عنزه بن اسد بن ربيعه كه ذكر كرديم فرزندان عنزه هستند و آن ها همان يهود خيبر هستند . همان هايي كه امير المؤمنين علي بن ابيطالب (ع) با شمشير خود آن ها را از پاي در آورد .
مدرك بعدي كه ثابت مي كند بني عنزه همان يهوديان خيبر هستند ، كتاب صح الأعشي ، الجزء الرابع ، صفحه 290 : در مورد خيبر بحث مي كند و مي گويد كه ساكنان خيبر چه كساني بودند :
و هي بلدة بني عنزه من اليهود
قلعه خيبر كه در قسمت بالاتر توضيح مي دهد كه در كجا است و فاصله آن تا مدينه چقدر است در آخر مي گويد كه اين شهر بني عنزه از قبيله يهوديان است .
در كتاب عمده القاري في شرح صحيح بخاري ، نويسنده الإمام العلامه بدر الدين أبي محمد محمود بن احمد العيني ، متوفي 855 هـ ، چاپ دار الكتاب العلميه بيروت ، جلد 11 ، صفحه 330 :
قوله بخيبر : و هو بلدة عنزة في جهة الشمال و الشروق عن المدينة علي نحو ست مراحل و خيبر بلغة اليهود حصن .
خيبر همان شهر بني عنزه است كه از موقعيت جغرافيايي آن را بيان مي كند و خيبر قلعه يهوديان بود كه آن ها ساخته بودند و امير المؤمنين علي بن ابيطالب (ع) آن را فتح كرد .
مدارك زياد است ولي ما تا اين جا ثابت كرديم كه آل سعود همان آل يهود هستند . از اين به بعد اگر بيننده هاي ما با شبكه هاي وهابي تماس گرفتند و بحث آل سعود پيش آمد ، نگويند آل سعود بلكه بگويند آل يهود .
چون اين ها نسل اندر نسل به يهوديان ساكن خيبر مي رسند كه با پيامبر در جنگ هاي مختلف شديدا دشمني كردند و بالاخره اين قلعه توسط امير المؤمنين علي بن ابيطالب (ع) فتح شد . اگر اين ها تا اين اندازه با امير المؤمنين (ع) دشمني و جسارت مي كنند ، دليلش همان است كه قلعه خيبر به دست آن حضرت فتح شد و اين ها ناراحت هستند و كينه ايشان را به دل دارند .
مجري : ملاحظه فرموديد كه استاد يزداني به قول خود عمل كردند و ثابت نمودند آل سعود همان آل يهود هستند و ورقي از كتب شيعه نشان داده نشد و هر چه نشان داديم از كتب اهل سنت و از نويسندگان اهل سنت بود . البته باز هم مدارك ديگري هم هست كه استاد يزداني ارائه مي دهند .
استاد يزداني : دو كليپ را آماده كردم كه دو نفر از علماي اهل سنت درباره وهابيت صحبت كرده اند و گفته اند كه وهابيت خوارج زمان هستند . اين دو كليپ مقدمه اي است براي بحث بعدي ما .
كليپ 2 : سخنان احمد الطيب در مورد وهابي ها مجري : شما فرموديد كه سلفيون خوارج زمان هستند
احمد طيب : اين موضوع احتياج دارد به بحث كردن در مورد تاريخ اين جريان و البته اين برنامه تحمل اين بحث را ندارد و وقت براي آن تنگ است تا اين كه براي شما تبيين كنم كه بيشتر و جمهور مسلمانان بر اين مذهب نيستند ، بيشتر مسلمانان مالكي ، شافعي و حنفي بودند ؛ اما احمد حنبل كه امام اهل سنت است يكي از ائمه سلف هستند .
امام مالك هم از ائمه سلف است و ابوحنيفه و شافعي هم از ائمه سلف بودند. بيشترشان از ائمه سلف بودند و سلف مذهب نيست و مي شود يك برنامه بگذاريم كه معناي سلف چيست ؟
مجري : منظور سلف صالح است يعني پيامبر (ص) ، صحابه و تابعين ؟
احمد طيب : كلمه سلف اصلا در قرآن نيامده است مگر در يك جا كه آن هم براي مذمت كردن بوده است :
فلما آسفونا انتقمنا منهم فأغرقناهم أجمعين فجعلناهم سلفا و مثلا للآخرين ( زخرف 55 / 56 )
يعني اين ها را مثالي براي كفار امت پيامبر قرار داديم و نيز كلمه سلف به معناي فعل هم آمده است . مثلا :
إلا ما قد سلف إن الله كان غفورا رحيما ( نساء /23)
و هيچ روايتي از پيامبر وجود ندارد كه اگر اختلاف كرديد به مذهب سلف رجوع كنيد ؛ بلكه روايت است كه اگر اختلاف كرديد با جماعت باشيد . رواياتي كه دستور به اتباع جماعت مي دهد « سنتم و سنت خلفاي بعد از من »
مذهبي كه الان وجود دارد آيا واقعا پيرو سلف صالح است ؟
يا اين كه وقتي مي گويد : فقط از مذهب امام احمد پيروي كن و بقيه مذاهب باطل است و بايد قبرها را ويران كرد و اين كه بگويند كه نماز در مسجدهايي كه ضريح در آن باشد ، باطل است و اين كه واجب است كه لباس خود را كوتاه كنيد و بقيه مذاهب فاسق و بدعت گذار هستند . اين مذهب سلف نيست ، اين مذهب غاليان است ؛ حتي اين كه آن ها را غاليان مذهب حنبلي مي ناميدند و اين تاريخي دارد كه گروهي از غاليان مذهب حنبلي بودند كه خود را منتسب به مذهب سلف كردند ، كتاب هايي تأليف شده است از خود حنبلي ها كه مسلمانان بايد توجه داشته باشند كه اين گروه وهابي را باور نكنند ؛ زيرا اين ها پيرو امام احمد نيستند ؛ بلكه آن ها در اين جا حرفي زده اند كه من نمي توانم بگويم .
كه اين ها چگونه اين مذهب را نجس كردند و آن را تغيير دادند ، همان گونه كه آب دريا را تغيير مي دهند .
متأسفانه بيشتر حرف هايي كه از اين افراطي ها مي شنويم و تأكيد مي كنيم روي افراطي هاي غالي ، برادران و فرزندان سلفي ما از غلات حنابله پيروي مي كنند و از سلف صالح پيروي نمي كنند .
در استفاده از اين اصطلاح « سلف » تدليس و كلاهبرداري و دروغ است ، همان گونه كه همه مسلمانان و الازهر پيرو سلف صالح هستند .
مجري : اجازه دهيد كه يك مسأله را ذكر كنم . مي خواهم در مورد ويران كردن ضريح ها سؤال كنم و اختلافي كه الان وجود دارد كه سلفي ها مي گويند جايز نيست در مسجدي كه ضريح در آن است ، نماز خواند و بعضي ها مي گويند كه خداوند بعضي ضريح ها را ويران كرده است .
شما بفرماييد كه من به عنوان يك مسلمان در حرم حضرت نفيسه يا حرم حضرت زينب نماز مي خوانم آيا نماز من باطل است يا صحيح ؟
احمد طيب : من دو جواب دارم :
جواب اول: همان جوابي است كه پيامبر (ص) داده و فرموده است : اگر اختلافي ديديد بايد از جماعت پيروي كنيد ، بايد ببينيد كه جماعت مسلمانان چه كار مي كنند ؛ چون اجماع مصدري از مصادر تشريع است و اين عجيب است كه برادران سلفي ما به اين نكته توجه ندارند .
اين سلفي ها نسبت به تمام مسلمانان كه يك ميليارد و خورده اي هستند ، اين سلفي ها صفر هستند ، خيلي كم هستند . پيامبر (ص) فرموده است در اختلافات به سلفي ها نگاه نكنيد ؛ بلكه فرموده از جماعت پيروي كنيد .
ببينيد كه جماعت چه كار مي كنند ، آيا جماعت ضريح ها را خراب مي كنند يا اين كه در مساجدي كه ضريح است نماز مي خوانند ؟ من به حرف سلفي ها توجه نمي كنم .
جواب دوم : جواب عملي است . شما فرموديد كه در مسجد حضرت نفيسه يا حضرت زينب و امام حسين و مسجدي كه در آن ضريح وجود دارد آيا نماز باطل است يا صحيح ؟
واضح است كه از 1400 سال قبل حكم نماز مردم در مسجد پيامبر (ص ) و حال آن كه در آن ضريح است و قبر پيامبر (ص) و ابوبكر و عمر هستند ؛ پس به خدا قسم اگر بگوييد كه نماز در مسجد امام حسين باطل است چون در آن ضريح وجود دارد ؛ پس بايد بگوييد كه نماز مسلمانان در طول 1400 سال باطل است و بر ما واجب است كه اين ضريح ها را خراب كنيم .
البته اين جناياتي است كه انسان را از اسلام خارج مي كند ؛ چون باطن اين اعمال جرأت و اهانت به پيامبر (ص) و قبر مطهر شان است و بلكه در مسجد امام حسين و حضرت زينب ضريح ها جدا هستند يعني نماز به طرف آن ها خوانده نمي شود ولي در مسجد پيامبر (ص) مردم در پشت قبرها و به طرف قبرها نماز مي خوانند و طرف راست وچپ و جلو و عقب قبرها نماز مي خوانند و نماز صحيح است و كسي جرأت پيدا نكرده كه بگويد نماز در مسجد پيامبر (ص) باطل است .
الحمد لله كه خداوند براي ما يك جواب عملي قرار داد كه روزانه در اين مسجد نماز مي خوانند . يكي از مساجد سه گانه است كه سفركردن به سمت آن ها براي نماز خواندن در آن ها مستحب است ؛ همان گونه كه پيامبر (ص) فرمودند و حال آن كه در اين مساجد ضريح است و سه قبر در آن است .
اين جواب عملي است براي كساني كه از اسلام خارج مي شوند و ضريح ها را خراب مي كنند و فتوا مي دهند به بطلان نماز در اين مساجد .
كليپ 3 : سخنان احمد كريمه ان شاء الله اين نيرنگشان به خودشان برگردد . اين ها خوارج آخر الزمان هستند و اين اتفاقات رخ داده شهادت بر اين مي دهد گرفتاري هاي مسلمانان در ليبي و مصر و اين ها دشمن مسلمانان هستند ، اين وهابيت همان خوارج زمان هستند كه پيامبر(ص) از آن ها خبر داده است .
استاد يزداني : در نسب محمد بن سعود دو نكته مهم وجود داشت يكي اين كه از قبيله عنزه همان يهوديان خيبر هستند . نكته دوم اين كه اين ها از قبيله ربيعه بن نزار بن معد مي باشند .

كلمه عنزه و ربيعه را در ذهن داشته باشند كه متوجه ربط اين ها به بحث امروز ما شوند . عنزه را بحث كرديم و ربيعه را هم بحث خواهيم كرد .
اما نسب محمد بن عبد الوهاب كتاب تاريخ البلاد العربيه السعوديه ، نويسنده الاستاذ الدكتور منير العجلاني ، القسم الاول كه سيره محمد بن عبد الوهاب و دعوته و سيره محمد بن سعود و حروبه ، صفحه 176 : مفصل بحث مي كند كه نسب شيخ به چه چيزي مي رسد .
مي گويد كه خانواده محمد بن عبد الوهاب معروف بودند به خانواده آل مشرف . در زمان خودشان به اين نام مشهور بودند و محمد بن عبد الوهاب بن سليمان بن علي بن محمد بن احمد بن راشد بن بريد بن محمد بن بريد بن مشرف .
به خاطر اين كه جد بزرگ اين ها مشرف بوده ، معروف شدند به آل مشرف .
از طرفي ديگر جد بزرگتر اين ها آقاي وهيب بوده و خانواده آن ها معروف بودند به خانواده الوهبه . اين هم از نكات مهم است كه بينندگان عزيز توجه داشته باشند كه اگر به اين ها وهابي مي گويند از نام محمد بن عبد الوهاب گرفته نشده ؛ بلكه به دليل اين است كه اين ها از خانواده وهبه هستند .
نسل اين ها به شخصي مي رسد به نام مشرف بن عمربن معضاد بن ريس بن زاخر بن محمد بن علوي بن وهيب . اين ها معروف شدند به خانواده وهبه .
به همين دليل وقتي شخصي از اين خانواده آمد و مشهور شد به پيروانش وهابي گفتند . نه به دليل پدرش عبد الوهاب ؛ بلكه به خاطر اين كه از خانواده وهبه بودند .
در صفحه بعد مي گويد كه اين خانواده وهبه مي رسد به قبيله زيد بن منات بن تميم . پس خانواده وهبه به قبيله بني تميم مي رسد . روايت آن را هم مي خوانيم كه پيامبر (ص) پيش بيني مي كند كه شخصي از قبيله بني تميم مي آيد و خوارج آخر الزمان را تشكيل مي دهند .

در همين صفحه تفاوت نسب رسول خدا (ص) را با محمد بن عبد الوهاب مي گويد :
و سواء أكانت هذه السلسلة كاملة الحلقات ، أم لم تكن كاملة فإن النسابين مجمعون علي بني تميم من ذرية « الياس بن مضر »
تمام نسب شناسان اجماع دارند كه نسل قبيله تميم كه محمد بن عبد الوهاب نيز از اين قبيله است ، در نهايت نسلش مي رسد به الياس بن مضر .
كتاب منهج الامام محمد بن عبد الوهاب في مسأله تكفير . يك رساله جامعي است كه پرفسور ناصر بن عبد الكريم العقل آن را نوشته است . چاپ رياض عربستان سعودي .
نسب محمد بن عبد الوهاب مي رسد هم نام مشرف است و هم نام وهيب و هم نام زيد منات بن تميم و هم نام الياس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان . دقيقا همان چيزهايي كه مد نظر ماست در اين نسب موجود است .
باز دركتاب الشيخ الامام محمد بن عبد الوهاب ، نويسنده دكتر آمنه محمد نصير ، چاپ دار الشروق در صفحه 26 ، در قسمت شرح حال محمد بن عبد الوهاب همان نسب را مي آورد كه آل مشرف و وهيب و تميم است . در صفحه بعد ادامه آن را مي گويد كه به الياس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان مي رسد .
كتاب عنوان المجد في تاريخ النجد ، نويسنده ابن بشر ، جلد اول ، صفحه 180 : يكي از نوادگان محمد بن عبد الوهاب محقق اين كتاب است ، در پاورقي به طور مفصل نسب او را بيان مي كند . در اين نسب هم نام مشرف ، وهيب ، تميم ، الياس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان وجود دارد .
اين هم عكس شجرنامه اي دست نوشت است از آل سعود كه الان در يكي از موزه هاي لندن به عنوان يك سند نگهداري مي شود .
تا اين جا ثابت شد كه نسل آل سعود به قبيله ربيعه مي رسد و نسل محمد بن عبد الوهاب به قبيله مضر مي رسد .
روايتي از رسول خدا (ص) در صحيح بخاري مي خوانم كه شاخ شيطان از هم پيماني دو قبيله ربيعه و مضر به وجود مي آيد . اين همه مقدمه چيني كرديم كه اين روايت را ثابت كنيم كه پيامبر اسلام پيش بيني كرده بود كه شاخ شيطان از دو قبيله ربيعه و مضر به وجود مي آيد .
روايت 3302 از صحيح بخاري :
اشار رسول الله (ص) بيده نحو اليمن فقال : الإيمان يمان هاهنا ، ألا أن القسوة و غلظ القلوب في الفدادين عند اصول أذناب الإبل حيث يطلع قرنا الشيطان في ربيعة و مضر
ايمان در يمن است (منظورش اويس قرن است يا سيد يماني نمي دانيم )
و سنگ دلي در دو قبيله ربيعه و مضر است و شاخ شيطان هم از اين دو قبيله به وجود مي آيد .
در جاي ديگري از بخاري همين روايت آمده : روايت 4387 :
كه پيامبر (ص) مي فرمايد :
حيث يطلع قرنا الشيطان ربيعة و مضر .
باز در كتاب الطلاق ، باب اللعان ، روايت 5303 همين روايت آمده است :
حيث يطلع قرنا الشيطان ربيعة و مضر .
حرف آقاي ترشابي شد ، از كتاب مختصر صحيح بخاري كه ايشان ترجمه كردند هم مطلبي آورده ام . كتاب مختصر صحيح بخاري ، نويسنده محمد بن اسماعيل بخاري ، مترجم عبد القادر ترشابي ، روايت 1380 را كه ترجمه كرده اند :
از ابو مسعود ، عقبه بن عمرو روايت است كه رسول خدا (ص) با دستش به سوي يمن اشاره كرد و فرمود : ايمان از اين جا ، از يمن است . آگاه باشيد كه قساوت و سخت دلي در ميان كشاورزان است كه به دنبال شترانند . و شاخ هاي شيطان از ميان قبيله ربيعه و مضر بيرون مي آيد . ( از طرف مشرق كه اين دو قبيله در آن طرف سكونت داشتند ) اين قسمت را خودش اضافه كرده است .
كتاب عمده القاري شرح صحيح بخاري ، چاپ دار الكتب العلميه بيروت ، صفحه 264 : منظور پيامبر (ص) از شاخ شيطان چيست ؟ مراد پيامبر (ص) اين است كه در اين سمت مشرق شيطان بسيار مسلط خواهد شد و كفر را به شدت رواج خواهد داد .
در سرزميني كه محمد بن عبد الوهاب از آن خارج مي شود . اين تفسير آقاي عيني در تفسير عمده القاري بود .
نتيجه اين شد كه محمد بن عبد الوهاب از قبيله مضر و محمد بن سعود از قبيله ربيعه بود و پيامبر اسلام (ص) مي فرمايد كه دو شاخ شيطان از ميان دو قبيله ربيعه و مضر به وجود مي آيد و واقعا سخن آن حضرت تحقق پيدا مي كند و اين شاخ شيطاني است كه به وجود آمد و مصيبتي كه دامنگير همه مسلمانان شده است .
اين يك ويژگي كه از نسب محمد بن عبد الوهاب از كتاب هاي خودشان .
باز ما يك ويژگي ديگر در نسب محمد بن عبد الوهاب گفتيم كه از قبيله « تيم» بوده و همه اجماع دارند قبيله تيم از نسل الياس بن مضر هستند . اين مطلب را از كتاب تاريخ البلاد العربيه السعوديه ، نويسنده الاستاد الدكتور منير العجلاني گفته شد .
روايت ديگري در صحيح بخاري است كه پيامبر اسلام (ص) پيش بيني مي كند در مورد يكي از بزرگان تيم كه شاخ شيطان از نسل او به وجود مي آيد .
صحيح بخاري ، روايت 3344 :
داستاني است كه پيامبر (ص) بعد از يكي از جنگ ها غنائم را بين چهار قبيله تقسيم كرد و به خيلي ها نداد ؛ چون اين چهار قبيله تازه مسلمان شده بودند و شخصي آمد و به ايشان اعتراض كرد :
فأقبل رجل غائر العينين مشرف الوجنتين ناتي ء الجبين كث اللحية محلوق فقال : اتق الله يا محمد .
مردي نزد پيامبر (ص) آمد كه اين مشخصات را داشت و به ايشان گفت : اي پيامبر از خدا بترس . در روايت ديگر دارد كه گفت عدالت را رعايت كن .
پيامبر ناراحت مي شوند . شخصي مي خواهد او را بكشد و پيامبر (ص) مي فرمايد كه لازم نيست كه او را بكشيد
إن من ضئضي هذا ـ او في عقب هذا ـ قوم يقرؤون القرآن لا يجاوز حناجرهم ، يمرقون من الدين مروق السهم من الرمية ، يقتلون اهل الاسلام و يدعون اهل الاوثان
از نسل اين مرد قومي به وجود مي آيد كه قرآن زياد مي خوانند ولي اين قرآن از حنجره هاي اين ها بالاتر نمي رود يعني مورد قبول خداوند قرار نمي گيرد . از دين همان طور خارج مي شوند كه تير از كمانش خارج مي شود و ديگر بر نمي گردد . مسلمان ها را مي كشند و كفار را رها كردند .
با امريكا و كشورهاي كفر دوست هستند و همه زندگي آن ها در اين كشور ها ست ؛ اما مسلمان ها را مي كشند كه از نسل اين شخص است و در روايت ديگري از صحيح بخاري نشان خواهيم داد كه آن شخص از قبيله تيم است .
بعد پيامبر (ص) يك توصيه مي كند :
لئن أنا أدركتهم لأقتلنهم قتل عاد
اگر من آن ها را درك كنم و دستم به آن ها برسد ، آن ها را مي كشم همان طور كه خداوند قوم عاد را كشت . در روايت ديگري هست كه قوم ثمود را كشت .
باز در روايت 7432 همين روايت را مي آورد :

إن من ضئضي ء هذا قوما يقرؤون القرآن لا يجاوز حناجرهم يمرقون من الاسلام مروق السهم من الرمية يقتلون أهل الاسلام و يدعون اهل الاوثان لئن أدركتهم لأقتلنهم قتل عاد .
در روايت 3610 اسم اين شخص آمده :
بينما نحن عند رسول الله (ص) و هو يقسم قسما إذ أتاه ذو الخويصرة وهو رجل من بني تميم
ذو الخويصره چه كسي است مشخص نيست كه اسم اصلي اين آقا چه بوده و اين صفت است مهم اين است كه اين شخص از قبيله بني تميم است و پيامبر بزرگوار اسلام (ص) پيش بيني مي كند كه از نسل او قومي به وجود مي آيد كه قرآن مي خوانند ولي از حنجره هاي آن ها بالاتر نمي رود ( صفتي كه خوارج هم داشتند ) اين ها مسلمان ها را مي كشند و كفار را رها كردند .
محمد بن عبد الوهاب از قبيله تيم مي رسيد .
كتاب الدرر السنيه في الرد علي الوهابيه ، تأليف السيد احمد بن سيد زيني الدحلان ، از بزرگان اهل سنت است كه بين دو حكومت وهابيت زندگي مي كرده و مفتي مكه بوده است . صفحه 130 روايتي نقل مي كند :
و أصرح من ذلك أن هذا المغرور محمد بن عبد الوهاب من تميم ، فيحتمل أنه من عقب ذي الخويصرة التميمي الذي جاء في حديث البخاري عن أبي سعيد الخدري أن النبي (ص) : إن من ضئضئ هذا ( او في عقب هذا ) قوما يقرؤون القرآن لا يجاوز حناجرهم يمرقون من الدين كما يمرق السهم من الرمية يقتلون اهل الاسلام و يدعون اهل الاوثان لئن أدركتهم لاقتلنهم قتل عاد .
ايشان هم از بزرگان اهل سنت است كه به اين روايت استدلال مي كند محمد بن عبدالوهاب از نسل تميم است و پيامبر (ص) پيش بيني كرده كه از اين نسل شخصي به وجود مي آيد كه خصوصيات خوارج را دارند و اين محمد بن عبد الوهاب همان به وجود آورنده اين گروه است .
مجري : كليپ بعدي از آقاي عريفي است كه در مورد ويژگي هايي كه پيامبر (ص) در مورد وهابيت فرموده اند .
كليپ 4 : عريفي مبلغ معروف وهابي :
فقط اين را مي خواستم بدانم كه آيا واجب است ريش را بلند بگذارم و لباسم را كوتاه كنم و مي ترسم كه يك بار انجام دهم و يك بار ترك كنم .
عريفي : محمد چند سالته ؟
بيننده : 21 سال
عريفي : چه چيزي باعث مي شود كه ريشت را بلند نگذاري و لباست را كوتاه نكني ؟
بيننده : من اصلا ريش در نمي آورم و مي ترسم كه تند رو شوم ؛ چون بعضي از رفقايم تند رو شده اند و بد بخت شدند و دوست ندارم كه راه آن ها را بروم .
عريفي : نه اين تند رويي نيست و پيروي از حق و سنت پيامبر است .
بيننده : آيا اين كار واجب است ؟
عريفي : بدون شك واجب است . پيامبر مي فرمايد كه ريش را بلند بگذاريد و سبيل خود را كوتاه كنيد و مي فرمايد لباسي كه از مچ پا بلندتر باشد در جهنم است و علما در جواز كوتاه كردن ريش اختلاف دارند ؛ ولي در تراشيدن اجماع بر حرمت دارند .
تو در آغاز ريش بگذار و لو كم و بعد خدا توفيق دهد كاملا بلند بگذاري .
مجري : اين هم سخنان مبلغ معروف وهابي كه كليپ هاي اخلاقي جالبي از ايشان در فضاي مجازي منتشر شده . حكمي را دادند كه قبلا استاد يزداني فرمودند كه اين ها پيش بيني هايي بود در باره ظواهر وهابيت كه شده بود . آيا روايتي هست كه اين ويژگي ها را در مورد وهابيت گفته باشند .
استاد يزداني : بله يكي از پيش بيني هاي پيامبر (ص) همين است كه خوارج آخر الزمان ويژگي اصلي آن ها اين است كه آن ها سرشان را هميشه مي تراشند و ريش خود را بلند مي گذارند و سبيلشان را كوتاه مي كنند و لباسشان كوتاه است .
روايت هم در كتاب هاي اين ها است كه ما روايت سر تراشيده را نشان مي دهيم كه علما ي اهل سنت به آن استدلال كرده اند .
كتاب رفع الغاشيه عن المجاز و التأويل و حديث الجاريه ، نويسنده آقاي نضال بن ابراهيم آله رشي . يكي از علما بزرگ اهل سنت است كه كتابي نوشته بر عليه وهابيت . در صفحه 15 : اين روايت از صحيح بخاري نقل شده كه اگر فرصت شد در آن جا هم نشان مي دهم .
و قوله : سيماهم التحليق
پيامبر اسلام (ص) مي فرمايد كه يكي از ويژگي هاي خوارج اين است كه سرهاي خود را مي تراشند .
و شما نگاه كنيد كه خوارج زمان ما همگي اين كار را انجام مي دهند و سرهاي خود را مي تراشند و مسلمان ها را مي كشند . آن ها از نجد خارج شده اند و خون مسلمان ها را حلال مي دانند و اموالشان را جايز مي دانند .
كانوا يأمرون كل من يتبعهم أن يحلق رأسه حتي النساء
به تمام پيروانشان دستور مي دهند كه سرهاي خود را بتراشند حتي به زن ها .
اين مطلب را يكي از علماي اهل سنت نقل كرده است .
كتاب بعدي كه اين مطلب را نقل كرده ، كتاب الدرر السنيه في الرد علي الوهابيه ، نويسنده السيد احمد بن السيد زيني الدحلان در صفحه 126 :
و قوله (ص) : يخرج الناس من المشرق يقرؤون القرآن لايجاوز تراقيهم كما قطع قرن نشأ قرن حتي يكون آخرهم مع المسيح الدجال
و في قوله (ص) : سيماهم التحليق تنصيص عن هؤلاء القوم الخارجين من المشرق
روايت را نقل مي كند و در آخر مي گويد كه آخرين نفر آن ها با دجال ظهور مي كند . اين كه پيامبر فرموده كه ويژگي وهابي ها تراشيدن سر است ، نص صريحي است بر اين قومي كه از شرق خارج شده اند.
التابعين لابن عبد الوهاب فيما ابتدعه ، لأنهم كانوا يأمرون من اتبعهم أن يحلق رأسه
پيروان محمد بن عبد الوهاب هستند كه به همه آن ها دستور مي داد كه سرهاي خود را بتراشند و آن ها هم اين كار را انجام مي دادند .
بعد مطلبي از سيد عبد الرحمن الاهدل مفتي زبيد نقل مي كند :
لا يحتاج أن يؤلف أحدا تأليفا للرد علي ابن عبد الوهاب بل يكفي في الرد عليه قوله (ص) سيماهم التحليق
لازم نيست كه ما كتابي در رد محمد بن عبد الوهاب بنويسيم بلكه همين روايت رسول خدا (ص) در رد او كافي است كه فرمودند كه ويژگي ظاهري آن ها ترا شيدن سر است .
وكان ابن عبد الوهاب يأمر أيضا بحلق رؤوس النساء اللاتي
محمد بن عبد الوهاب دستور مي داد به زن ها كه سرهاي خود را بتراشند .
يك روز زني كه دلير وشجاع گفت شما كه ما را مجبور مي كنيد كه سرهاي خود را بتراشيم ، شما هم ريش خود را بتراشيد . اگر شما هم ريش خود را نمي تراشيد و مي گوييد كه ريش زينت مرد است ، براي زن هم موي سر زينت است .
لان شعر الرأس للمراة بمنزلة اللحية للرجال ، فبهت الذي كفر و لم يجد لها جوابا
براي اين كه موي سر براي زن به منزله ريش براي مردان است ، فرعون زمان از اين حرف مبهوت شد و جوابي براي آن نداشت .
ممكن است بگويند كه اهل سنت دروغ مي گويند محمد بن عبد الوهاب اين حرف ها را نزده ، در كجا گفته است . من از كتاب خود محمد بن عبد الوهاب اين مطلب را نشان مي دهم .
كتاب الجواهر المضيه ، نويسنده محمد بن عبد الوهاب ، چاپ المنار مصر است و به دستور مطبوعات صاحب الجلاله السعوديه و محيي السنه المحمديه الامام عبد العزيز آل سعود چاپ شده است .
و اما السؤال الخامس عن حلق الشعر الرأس
سؤال پنجم از تراشيدن موي سر . مطالبي را بيان مي كند تا جايي كه :
واما تعزير من لم يحلق و أخذ ماله فلايجوز و ينهي فاعله عن ذلك لان الترك الحلق ليس منهيا عنه و إنما نهي عنه ولي الأمر لان الحلق هو العادة عندنا و لا يتركه إلا السفهاء عند نا
اگر كسي سرش را نتراشيد ، او تعزير نمي شود و مالش گرفته نمي شود ؛ اما كسي كه سرش را نمي تراشد بايد نهي شود . ترك كردن تراشيدن سر حرام نيست ؛ اما چون ولي امر دستور داده بايد سر تراشيده شود براي اين كه تراشيدن سر نزد ما وهابي ها عادت است و ترك نمي كند آن را كسي مگر سفهاء .
پس تراشيدن موي سر براي وهابي ها واجب است .
پيامبر اسلام (ص) فرمودند كه يكي از نشانه هاي خوارج زمان اين است كه سرهاي خود را مي تراشند .
مجري : روال برنامه ما اين طور است كه وقتي مباحث مختلف را مطرح مي كنيم ، از فرمايشات علماي اهل سنت هم استفاده مي كنيم تا اهل سنتي كه سخن علمايشان براي آن ها حجت است ، از آن آگاه شوند و شيعيان عزيز هم بدانند و به يقين برسند كه بين وهابي ها و اهل سنت فرق است و جنايت هاي وهابي ها را به اسم اهل سنت پيش خودشان ثبت نكنند .
كليپ 5: سخنان دكتر الكيوا از علماي تونس :
محمد بن عبد الوهاب همه مسلمانان را كافر مي داند ، حتي صحابه را ، عمر بن خطاب را كافر مي داند ، امام علي (ع) را تكفير مي كند و گفت كه من از امام علي (ع) بهتر و برتر و اعلم هستم . در مورد پيامبر (ص) گفته كه زن آوازه خوان فاحشه خانه ، بهتر از آن كسي است كه بالاي منبر بر پيامبر (ص) صلوات مي فرستد .
كارشناس : اين كلام در كتابش موجود است ؟
مجري : عجب يعني تا اين حد ؟
دكتر الكيوا : بلكه بيشتر ، به همين زودي كتاب من به نام تبرقع اليهود في العقيده الوهابيه از چاپ خارج مي شود ، يك رابطه بين وهابيت و يهود هست به طوري كه نمي تواني عقيده وهابيت و يهود را از هم بدهي مگر در بعضي از امور ظاهري .
عقيده وهابي مخلوطي از عقيده معتزله و جهميه و مرجئه است .
مجري : يعني همه روايات تشكيكي است ؟
دكتر الكيوا : و از عقيده مسيحي شائولي كه منتسب به شائول است كه پتروس پيامبر به او مي گويند كه به جنگ حضرت عيسي رفت و حواريون را كشت كه اصحاب حضرت عيسي هستند و محمد بن عبد الوهاب صحابه را تكفير كرده است و گفته صحابه مسلمان نيستند و كافر هستند و همه مسلمانان تا 600 سال قبل از ظهور من همه كافر بودند و الان پيروان وهابيت بر اين عقيده اصرار دارند .
مجري : اين افراد مشخص هستند چه كساني هستند ؟
دكتر الكيوا : بله در ابتداي صحبت هايم گفتم .
مجري : اين عقيده خطرناكي است .
دكتر الكيوا : محمد بن عبد الوهاب گفت كه اين چوب دستي من (عصا ) از محمد بن عبد الله بهتر است ؛ چون من از اين عصا براي تكيه كردن و دور كردن سگ ها و كشتن مارها استفاده مي كنم ؛ ولي محمد يك نامه رسان است .
نامه رسان در لغت لسان عرب نجد يعني پستچي كه يك پيام آورد و مرد و تمام شد و هيچ فايده اي نداشت .
مجري : حاشا رسول الله (ص)
مجري : اين كليپ را هم ملاحظه فرموديد .سخنان تند يك عالم اهل سنت عليه وهابيت بود .
بيننده : علي از كرمانشاه - اهل سنت در مورد اين كليپي كه پخش كرديد با شما كاملا موافق هستم . اين ها در شهر ما جولان مي دهند . من اهل سنت هستم و از يكي از شهر هاي نزديك كرمانشاه زنگ مي زنم .
جالب است كه وقتي ما در مسجد نماز مي خوانيم اين وهابي ها از ما جدا نماز مي خوانند . ريش بلند دارند و سرهاي خودشان را مي تراشند و خيلي عقيده هاي خرافي بدي دارند و اگر با اين ها بحث علمي كنيم شب ها با قمه و قداره به دنبال ما مي افتند و چند نفر را در اين جا كشتند و كسي هم نمي تواند از اين ها شكايت كند .
من مجبور شدم كه با نام مستعار زنگ بزنم و نمي توانم اسم شهر خود را بگويم ، مي ترسم بلايي سرم بياورند .
مجري : مذهب شما چيست ؟
بيننده : من شافعي هستم . بنده با شما در مورد وهابيت هم عقيده هستم . من از مسؤلين خواهش مي كنم كه رسيدگي كنند .اين ها براي ما خيلي مشكل ساز هستند .
بيننده : آقاي محمدي از اصفهان - شيعه من استاد خواهش مي كنم كه حديث ذو خويصره را يك بار ديگر نشان دهند .
در كتاب الاسرار فيما كنيه و عرفت به الاشرار ، نويسنده آقاي شيخ عبد الامير فاطمي نجفي و از كتاب هاي معاصر مي باشد .
در اين كتاب نوشته اند كه اين ذوخويصره تميمي هستند و شخصي به نام هرقوس بن زهير سعدي تميمي است كه در اين باره چند پاورقي زده و چيزي كه شما فرموديد كه آقا رسول الله (ص) را به بي عدالتي محكوم كردند و حضرت او را لعن كرد .
در همين قسمت آدرس داده اند كه در كتاب مسند احمد بن حنبل و صحيح بخاري جلد 2 صفحه 139 و صراط المستقيم جلد 3 صفحه 8 آمده است .
در اين كتاب نام اين شخص را چنين معرفي كرده اند كه تميمي هست .
بيننده : محمد ادريس از زاهدان - اهل سنت يك سؤال از شما دارم . مشكل شما با برادران ما در شبكه هاي اهل سنت كه شما شبكه هاي وهابي مي گوييد ، چيست و چه مشكلي براي شما ايجاد كرده اند كه شما بچه هاي كوچك را برا ي جواب دادن به اين ها مي آوريد ؟
استاد يزداني : برادر عزيز شما اهل سنت هستيد و مذهب شما حنفي است ؟ اين وهابي ها و همين شبكه هاي وهابي مي گويند كه شما يهود اهل سنت هستيد ؟ بنده هفته قبل هم نشان دادم ، الان هم نشان مي دهم .
بيننده : بله الحمد لله حنفي مذهب هستم . كدام شبكه گفته ؟ كتاب آن را نشان بدهيد . شما با اين كارها مشكل را بيشتر مي كنيد .
استاد يزداني : شما اين حرف را قبول داريد كه وهابي ها شما را يهود اهل سنت خواندند ؟ من مي خواهم كه اين مطلب را به شما نشان بدهم تا اطلاعات شما هم زياد شود .
بيننده : برادر عزيزم من اطلاعات زيادي ندارم .
استاد يزداني : كتاب القول البليغ في التحذير جماعه التبليغ ، نويسنده حمود بن عبدالله بن حمود التويجري ، صفحه 20 :
ولقد صدق من قال : إن يهود هذه الامة هم الشيعة و إن يهود اهل السنة هم المقلدون الجامدون و خاصة أمثال هؤلاء التبليغيين الذين يناصرون الجهل و التقليد الجامد و عبادة الكبراء و تعظيمهم و الخضوع لهم و يروجون البدعة في المسلمين ...
بيننده : استاد يزداني اين كتاب مشكل ما را حل نمي كند .
مجري : مثل اين كه اگر به شما كسي بگويد يهود امت ايرادي براي شما ندارد .
فقط يك نكته را بگويم كه چشم و گوشتان را بر حقيقت نبنديد . اگر شما دنبال حقيقت بوديد وقتي كه استاد يزداني مدركي را به شما نشان مي دادند ، شما بايد ببينيد كه آن چيست و تحقيق كنيد و از علماي خود بپرسيد نه اين كه بگوييد به درد ما نمي خورد .
باز هم به شما فرصت مي دهم كه اگر سؤال ديگري داريد آن را مطرح كنيد ؟

بيننده : من سؤال خود را مطرح كردم من مي خواهم بدانم كه چه مشكلي براي شما ايجاد كردند ؟
استاد يزداني : براي ما مشكل ايجاد نكرده ، براي شما اهل سنت مشكل ايجاد كرده كه هر روز در يك جا فتنه به پا مي شود . اين ها شما را كافر مي دانند ما را كه وضعيتمان از قبل مشخص بود ، شما را كافر مي دانند .
من چهار يا پنج هفته است كه مدرك از خود وهابي ها نشان داده ام كه مي گويند احناف كافر هستند . همين امشب هم من مدرك نشان دادم كه اگر كسي بگويد كه من شافعي مذهب هستم و اشعري يا حنفي ويا ما تريدي هستم اين كافر است .
مشكلي اين است كه شما را كافر و مرتد مي دانند . شما احتمالا اهل سنت نيستيد اگر بوديد و متوجه اين قضيه مي شديد نظرتان تغيير مي كرد .
مجري : آقاي ادريس اگر ما بچه هاي خرد سال را براي پاسخ گويي مي آوريم ، نشان دهنده اين است كه براي ما مشكل درست نكرده اند ، اگر مشكل براي ما ايجاد كرده بودند كه ما بچه هاي خرد سال از عهده پاسخ گوي به آن ها بر نمي آمدند .
بيننده : خداوند همه شيعيان را حفظ كند . من مي گويم كه يك مقدار آرام تر اين كار ها را انجام دهيد .آن وقتي كه شما ادعاي مناظره مي كنيد ، واقعا مناظره كنيد . آن ها منتظر مناظره هستند و شما مي گوييد كه آن ها نمي آيند .
مجري : آن ها منتظر مناظره هستند . من يك سؤال از شما دارم كه تا به حال ديديد كه به ما زنگ بزنند ؟
بيننده : تا به حال نديدم كه به شبكه شما زنگ بزنند . ملت ايران منتظر مناظره شما است .
استاد يزداني : بنده يك مدرك ديگر را هم نشان دهم تا نام احناف دقيق در آن باشد .
كتاب نظره عابره اعتباريه حول الجماعه التبليغيه ، نويسنده دكتر سيف الرحمن احمد ، چاپ دار الحديث در مدينه منوره ، صفحه 58 :
و لقد صدق من قال : أن يهود هذه الامة هم الشيعة و آن يهود اهل السنة هم المقلدون الجامدون وخاصة بعض الاحناف
طبق گفته وهابي ها شما احناف يهود اهل سنت هستيد .
اگر هستيد كه هيچ ، ولي اگر نيستيد يك مقدار غيرت از خودتان نشان دهيد .
بيننده : مجيد از شهر ري - شيعه استاد يزداني من درباره وهابي ها حرف نمي زنم بگذاريد در همين بي آبرويي خودشان دست و پا بزنند . ولي مي خواهم از طريق اين شبكه چيزي را به شما و اهل سنت بگويم . يكي اين كه بنده از كساني هستم كه به اين شبكه ها زنگ مي زنم ولي از وقتي حرف مناظره شد با هر وسيله اي كه با آن ها تماس مي گيرم كه ما آماده مناظره هستيم ، آن پاسخ گو نيستند و دروغ مي گويند كه اين ها براي مناظره با ما تماس نمي گيردند.
نكته بعدي من با بعضي از اين اهل سنت كه صحبت كرده ام مي گويند كه ما منطق شما را قبول داريم ولي ما در طول اين 1400 سال بر باطل بوديم چطور آن را رها كنيم . شايد تا حدودي اين ها حق داشته باشند و مي گويند كه الان چه كار كنيم ؟
به نظر من هر جا جلوي ضرر را بگيريد ، منفعت است وقتي متوجه شديد كه حق كجاست بايد آن را بپذيريد . يك آيه از قرآن را بخوانم : سوره انفال / 34 :
خداوند مي فرمايد كه آن ها چه كرده اند كه من آن ها را عذاب نكنم ، در حالي كه آن ها راه مسجد الحرام را مي بندند در صورتي كه سرپرست و متولي آن نيستند و سرپرست و متولي آن پرهيزگاران هستند و اين را مردم نمي دانند . اين هايي كه نمي دانند چه كساني هستند ؟ اين كه خداوند مي فرمايند اكثرهم الفاسقون و اكثرهم الكافرين .
اين اكثريت چه كساني هستند ؟ به ما نشان دهند فرقي نمي كند كه شيعه باشد يا سني . اين اكثريت را به ما نشان دهيد . شما را به خدا قسم يك مقدار فكر كنيد . اگر آيات قرآن روشن است كه نيازي به فكر كردن ندارد ؛ ولي اگر چيزي در آن است كه نمي فهميد ، فكركنيد .خداوند به شما عقل داده و خداوند به همين نعمت عقل شما را مؤاخذه مي كند .
من امشب در اسكايپم منتظر هستم كه با اين ها مناظره كنم اگر از قرآن است ، من هم از قرآن با آن ها مناظره مي كنم .
مجري : ما امشب منتظر آقاي ترشابي بوديم كه تماس بگيرند و از همان ابتدا يقين داشتيم كه تماس نمي گيرند . اين ها اگر براي مناظره بيايند ، چيزي براي گفتن ندارند .
در خصوص همين مباحث استاد يزداني ، پاسخ اين ها به اين عرايض وهابي ها چيست ؟ وقتي پاسخي ندارند ، عاقلانه اين است كه اصلا براي مناظره نيايند . اتفاقا نيامدن اين ها براي مناظره تنها كار عاقلانه اي است كه در طول اين مدت از آن ها ديده ايم .
مناظره اي كه آقاي هاشمي با اللهياري داشت ، چه آبروريزي براي آن ها بود . نه تنها از ايمان خود بلكه از اسلام خود هم نتوانست دفاع كند و كفر يكي از بزرگانشان هم در آن جا ثابت شد . بعد از آن مناظره هم كلا بساط مناظره شبكه كلمه جمع شد .
بيننده : ادريس از گلستان - اهل سنت اين رواياتي كه نشانه هاي وهابيت را مي گويد ، واقعا از كتاب صحيح بخاري است ؟
استاد يزداني : بله من كتاب ، صفحه و حتي باب آن را نشان دادم . شما مي توانيد تحقيق كنيد .
بيننده : تشكر مي كنم . من نمي دانستم كه تا اين حد نشانه هاي صد در صد اين وهابي ها در صحيح بخاري آمده . از امشب با خود عهد كردم كه حتي با يك وهابي دست هم ندهم . يك مورد ديگر هم مي خواهم مطرح كنم در مورد همان فيلم موهن كه امريكايي ها در باره پيامبر اسلام (ص) ساخته اند . من فيلم را نديدم ولي آن طوري كه شنيدم اين فيلم بر اساس عقائد وهابيت ساخته شده است .
اگر امكان دارد يك مستندي در اين باره بسازيد كه مردم هوشيارتر شوند و بهتر بشناسند . نكته ديگري كه مي خواستم بگويم اين است كه اهل سنت بر چهار مذهب بود ، هفتصد يا هشتصد سال قبل ابن تيميه آمد و عقائد پوچي را مطرح كرد و مردم از اين عقائد بدشان آمد .
افراد زيادي او را طرد كردند و اهل سنت به جرم اين عقائد او را به زندان انداخت و در زندان هم مرد . بعد همين عقائد را صد هشتاد سال قبل محمد بن عبد الوهاب دو باره رواج داد و به دليل اين كه آل سعود پشتيبانشان بود ، ترويج داد و تا حدودي موفق هم شد ولي اهل سنت هوشيار هستند و با اين ها كاملا مخالف هستيم ، به خصوص با اين روايتي كه امشب در باره نشانه هاي وهابيت نشان داديد .
استاد يزداني : همه اين مطالب از كتب خود وهابي ها و از سايت خود شان است و اگر يك وهابي جرأت دارد به ما زنگ بزند و اشكال بگيرد . من حاضرم كه از سايت خود وهابي ها اين مطالب را براي شما بياورم و اگر چيزي غير از اين بود من ديگر به شبكه ولايت نمي آيم .
بيننده : خانم فريبا از اصفهان - شيعه زماني كه بهائيت در ايران رواج پيدا كرد ، علماي شيعه به سرعت عكس العمل نشان دادند به صورتي كه اين فتنه در نطفه خفه شد و هيچ وقت نتوانست دو باره قدرت بگيرد . سؤال من اين است زماني كه وهابيت در جامعه رواج پيدا مي كرد ، آيا علماي اهل سنت در مقابل اين فرقه خرافي عكس العملي از خود نشان دادند ؟
استاد يزداني : ما در اين برنامه نشان داديم كه علماي اهل سنت و مفتي هاي بزرگ آن ها در مقابلشان ايستادند و كتاب هاي زيادي بر عليه آن ها نوشتند شايد ده برابر كتاب هايي كه شيعه عليه وهابيت نوشته اند ، علماي اهل سنت كتاب نوشتند .
همين زيني دحلان كه كتاب او را نشان داديم ، ايشان مفتي اعظم احناف در مكه مكرمه بوده است . برادر محمد بن عبد الوهاب دو كتاب عليه او نوشته حتي اساتيدش هم بر عليه او كتاب نوشته اند . اهل سنت به شدت عليه وهابيت موضعگيري كردند ولي فرقي كه بين وهابيت و بهائيت است اين است كه وهابيت با شعار توحيد پيشروي مي كنند ولي بهائيت اين طور نبودند و روشن هست كه آن ها كافر هستند .
شعار وهابيت فريبنده است و از طرفي پول و سرمايه زيادي دارند . كفار و يهوديان به شدت از اين ها پشتيباني مي كنند به همين دليل است كه مقداري رواج پيدا كرده اند. در عين حال علماي اهل سنت در هر جايي كه هستند به شدت در مقابل آن ها موضعگيري مي كنند .
در مورد آن فيلم موهن هم بايد بگويم كه فقط از عقائد وهابيت نيست و متأسفانه از رواياتي كه در صحيح بخاري و مسلم آمده هم استفاده كردند و متأسفم كه بگويم بعضي ها معتقدند كه سناريوي اين فيلم را محمد بن اسماعيل بخاري و مسلم نوشتند و خيلي از مطالبي كه در آن فيلم پخش شده ، در صحيح بخاري ومسلم وجود دارد .
مجري : البته در اين خصوص مطالبي در فضاي مجازي منتشر شد كه در ابتداي اين فيلم سربازي كه سخن مي گويد كه ايشان در يك شب با چند زن مي تواند همبستر شود . روايتي كه در صحيح بخاري در باره نبي مكرم اسلام است و معلوم نيست كه صحابه اين موضوع را از كجا مي دانستند .
يا اين كه در اين فيلم ديگران پيامبر (ص) را برهنه مي بينند و بسيار درد آور است كه بدانيم اين روايت در صحيح بخاري و مسلم است . يا اين كه پيامبر در شرايط خاصي كه همسرانشان داشتند ، صورتشان را روي پاهاي آن ها به صورت ويژه اي مي گذاشت كه باز هم يكي از سكانس هاي فيلم بر اساس همين روايت بود .
جاي ديگر از اين فيلم پيامبر قصد خودكشي دارد و روي كوه مي روند به علت همان رأيي كه به ايشان داده بودند و اين هم در صحيح بخاري آمده يا اين كه عايشه همسر پيامبر را به صورت كودك خرد سال نشان مي دهند كه پيامبر با خشونت با او برخورد مي كند ، همان عقيده اي كه اهل سنت دارند .
موارد ديگري مثل آن جايي كه پيامبر به نبوت خود شك مي كند و يك راهب نصراني او را تأييد مي كند يا اين كه رفتارهاي تند همسران پيامبر را با ايشان نشان مي دهد يا اين كه پيامبر با ديدن يك زن فريفته او مي شود و دستور مي دهند كه آن زن طلاق بگيرد و با پيامبر ازدواج كند . متأسفانه همه اين موارد در صحيح بخاري آمده است .
اين ها بخشي از سكانس هاي آن فيلم موهن بود كه بر اساس روايات اهل سنت ساخته شده است .
در مورد برخورد علماي اهل سنت با وهابيت بايد بگويم كه علماي زيادي كتاب نوشتند و موضعگيري هاي تندي كردند كه ما كليپ هاي آن ها را نشان داديم ولي در مورد علماي اهل سنت فارسي زبان معذوريت داريم . بنده با يكي از اين علما كه صحبت كردم ايشان گفتند ما مي ترسيم كه ما را ترور كنند . كاري كه محمد بن عبد الوهاب حتي با برادر خودش كه مخالفش بود انجام داد .
در بحث مناظره هم بايد بگويم كه ما هميشه آماده مناظره هستيم .
متشكريم از شما بينندگان عزيز كه ما را همراهي كرديد .
التماس دعا يا علي مدد خدا يار و نگهدار شما .